تلنگر

عناوین یادداشت‌ها

  • خزانِ محرم یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1388 16:22
    شرمنده شد بهار ، ز گلزار کربلا بلبل کند نوا که خزانِ محرم است ما عاشقانِ لاله ی سرخِ پیمبریم کز عطر او بهشتِ خداوند ، خرم است صد مرده زنده می شود از ذکرِ یا حسین مولای ما معلمِ عیسی بن مریم است عیسی اگر در آخرِ عمرش به عرش رفت قُنداقه حسین شرفِ عرشِ اعظم است با یوسفش مقایسه کردم نگار گفت او شاهِ مصر باشد و این شاهِ...
  • آتش عشق جمعه 20 آذر‌ماه سال 1388 12:32
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 آتش عشق تو در سینه سودای من است نقش لبخند تو در دیده گریان من است به طبیبم چه نیازی بود ازنسخه چه سود تو اگر درد دهی دارو و درمان من است به گدایی سر کوی تو عادت کردم این گدایی شرف و عزت و عنوان من است اگر از خویش برانی به کجا روی کنم؟ جز سر کوی...
  • موجی عشق پنج‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1388 23:26
    میگن : موجیه ! دیوونه است ! باید ازش دور شد . باید قرصهاشوسر موقع به خوردش داد . میگن : موجیه! باید دست و پاش رو به تخت بست . بایدزندانیش کرد . میگن : موجیه ! امیدی بهش نیست ! عقل درست حسابی نداره . باید از عاقل ها دورش کرد باید مراقب بود به عقلا !!! آسیب نزنه . باید ... میگن :موجیه ! باید بهش برق وصل کرد اصلا باید...
  • حسین را دوست می دارم سه‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1388 18:14
    من آن شب خیز بیدارم زجان مشتاق دیدارم به نان او خریدارم حسین را دوست می دارم حسین را دوست می دارم که او پرورده زهراست حسین آزاده سردار کفن پوشان عاشوراست جهان تشنه حسین سقا همه قطره حسین دریا حسین گل من ولی خارم حسین را دوست می دارم حسین را دوست می دارم سرو جانم به قربانش شب میلاد آمد فطرس و بگرفت دامانش خدایش بر حسین...
  • شعری به مناسبت شهادت حضرت مسلم سه‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1388 17:33
    در سلام نماز مغرب بود مسجد از ازدحام، خالى شد واژه‏هاى کلام مردم شهر از علیک السلام، خالى شد بین پس کوچه‏هاى نامردى کوفه تنها گذاشت مردش را با کمى سنگ از سرش وا کرد روزه دارىِ کوچه گردش را هیچ کس بار آن مسافر را از سر شانه‏اش پیاده نکرد واى بر حال منبر کوفه که از آن مرد استفاده نکرد کلمات که "این چه کارى‏بود؟...