دست من و تو نیست که نوکرش شدیم
خیلی حسین زحمت ما را کشیده است …
----
روزیکه الفبای انالعبد نوشتیم
گفتیم که ما نوکر ارباب بهشتیم
یک پیرهن مشکی و یک بیرق روضه
بانی شد و ما بنده ابلیس نگشتیم
----
بار الها
اجلم را تو به تاخیر انداز
چند روزیست دلم تنگ محرم شده است
----
ارباب صدای قدمت می آید
هنگامه اوج ماتمت می آید
ما در تب داغ وغم تو می سوزیم
چند روز دگر محرم ات می آید
----
عمریست که دل دادم و دلدار نیامد
عمرم ز غمش سر شد و غمخوار نیامد
ای وای که چند شام دگر مانده بگویم
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد